جهادگران محترم:
بجهت تأخیر یک روزه؛ معذرت
*«...گاهی [این]تکبر در عرصه ی سیاست و رفتار کلان اجتماعی تجلی می کند، که نباید از آن غافل بود. ص 115 کتاب »
*«بعضی ها علاقمندند در مباحث وتحلیل های سیاسی از ادبیات اخلاقی استفاده نکنند، خصوصاً در بررسی انگیزه ی سیاستمداران، به انواع جاه طلبی ها و روحیه ی استکباری آنها کاری نداشته باشند. ص 117 کتاب»
*«... اگر دیدیم کسی میل به کفار دارد واز مؤمنین بیزار است، باید بدانیم که او از تکبر لبریز است، هر چند به روی خودش نیاورد و یا خودش هم نداند. ص79 کتاب »
*«... البته لازم نیست یک صاحب منصب برای تکبر کردن حتماً باد به غبغب بیندازد. کافی است نسنجیده تصمیم بگیرد... ص 73 کتاب»
*«... هرگاه استکبار جهانی به یار و طرفدار نیاز داشت،[شخص متکبر ] با آنها همکاری و از آنها هواداری می کند. ص 118 کتاب»
در وادی سیاست، با دو حوزه سروکار داریم؛ داخلی و خارجی.کنش و واکنش ما هم در این دو حوزه، باید بر مدار مخصوصی بچرخد. در عرصه روابط خارجی؛ از اول انقلاب اسلامی خط نظام، در تقابل فکری با دول مستکبر ترسیم شده است. چرا که مستکبرین پوشالی، بنا را بر سلطه گری گذاشته اند و از قضا ائمه ی انقلابی ما با الهام از قرآن کریم نه سلطه گری را جایز می دانند ونه سلطه پذیری را... اما در عرصه داخلی؛ به علت برخی از حساسیت ها و ظرافت های کاری و همچنین به علت کم کاری علماء معتقد (با دایره ای فراگیر از اساتید و طلبه های حوزوی و دانشگاهی)، مبانی تقابل با مسؤول متکبر- قبل، حین و بعد مسؤولیت- نه تنها عملیاتی نشده، بلکه مع الأسف آنچنان که باید و شاید هم، تئوریزه نشده است!!! از این رو؛ بدون شک یکی از دلایلی که دولتی اسلامی به معنای أتم آن ( چه مجریه و چه مقننه) - در زمانه غیبت ولیِّ خدا - پس از انقلاب اسلامی در سال 57 و تشکیل نظام اسلامی تا زمانه کنونی، روی کار نیامده است؛ همین عدم تولید علم در عرصه ی اخلاق سیاسی است. نکته ای که اگر علماء ما (با همان دایره ی فراگیر)، به آن توجه نکنند و سرگرم تحقیق در حوزه های قرون وسطائی ای مثل برخی از موضوعات علوم قرآنی- که این روزها، مع الأسف نقل محافل حوزوی و دانشگاهیست - بشوند؛ به دست مبارک خودمان، انقلاب اسلامی را در پرتگاهی خطرناک به دست عده ای متکبر واگذار میکنیم، که از قضا با چاشنی مرض نفاق به دنبال دور زدن ولایت فقیه و قرب به مستکبرین اون ور آبی هستند.
... و چه تأمل بر انگیز است، عرصه ی کارزار ما؛ تقابل با مستکبر اون ور آبی و متکبر این ور آبی.